صاعقه

صاعقه

 

برگستره ی سیاه سکوت

 در بطن بی قرار مه

 در آن ارتفاع پست

 از هم آغوشی ِ بی پروای دو ابر

 با غریوی جانانه

 در لحظه ای کوتاه

 آسمان درخشان شد

ومرگ چشمکی زد.

پیرامون جنس ضعیف

زن در گلستان سعدی:

مطالعه با دقت و چندین باره گلستان سعدی نشان می دهد که این گنجینه بزرگ ادبی ایران نقش زن در جامعه آن روز را به سه گروه تقسیم کرده است. متاسفانه در این اثر ادبی زن فقط یک بار نقش درجه یک دارد. البته این نقش درجه یک نیز منفی است. در باقی موارد که نامی از زن و یا عنصر زن به میان آمده نقش ها همه درجه دوم و سوم هستند. اگر همه مواردی را که نام زن در گلستان سعدی به میان آمد، کنار هم بگذاریم، به این نتیجه می رسیم که عموماً نقش زن در آن منفی و درجه دوم و سوم است. نقشی که به عنوان یک موجود مزاحم، پرخاشجو و حرف حساب ندان مطرح است.

زن در شاهنامه( با کمی اغماض):

زنان را همین بس بودیک هنر   نشینند وزاینـدشــیران نر

زن واژدهـــا هردودرخاک به    زمین پاک ازین هردوناپاک به

 

رهی معیری و خلقت زن:

....

جهان داور چو گیتی را بنا کرد
پی ایجاد زن اندیشهها کرد

....

زنان چون آتشند از تندخویی
زن و آتش ز یک جنسند گویی

ز طبع زن به غیر از شرر چه خواهی ؟
وزین موجود افسونگر چه خواهی ؟


....

وفاداری مجوی از زن که بیجاست
کزین بر بط نخیزد نغمه راست
درون کعبه شوق دیر دارد
سری با تو سری با غیر دارد

....

 

زنان در اسپانیا:

پس از مدتی بحث و گفتگو به این نتیجه رسیدند که فقط مریم عذرا انسان است ، باقی زنان برزخ میان انسان و حیوان هستند.

 

این هم از بودا:

زن مظهر شرارت، حسادت، بخل و بی خردی است. مونث به دلیل فقدان خصوصیاتی معین، مونث است ... طبیعت هرگاه نتواند مردی را بوجود آورد، زن را می آفریند.

 

از دیدگاه آدم ابوالبشر:

من در این بهشت، همچون تو در انبوه آفریده های رنگارنگت تنهایم. تو قلب بیگانه را می شناسی که خود در سرزمین وجود بیگانه بوده ای! کسی را برایم بیافرین تا در او بیارامم ( !! ) دردم درد بی کسی است.

 

یک آدم پولدار:

کاری ندارم دیگران چی گفته اند و میگن
من نمیتونم نوازش کردن موی یک زن را با چیز دیگه ای عوض کنم
شراب، زن، موسیقی.... چیز دیگه ای نمیخوام!

----------------------------------------------------------------

مطلبم بسیار سطحیست. میدانم اما ملالی نیست.