انگولگ سیاسی

 

 

 

توی ده ارادون
ممولی اومد تو میدون
ممولی نگو، بلا بگو
تنبل تنبلا بگو
موی بلند، روی سیاه، ناخن دراز، واه واه واه

نه خاتمی، نه هاشمی، نه بچه های تحکیمی
هیچکس باهاش رفیق نبود
نشسته بود با چمران، با چند تا آبادگران

باباش می گفت:
ممولی می آی بریم حموم؟
نه نمی آم، نه نمی آم
خودت رو می خوای اصلاح کنی؟
نه نمی خوام، نه نمی خوام
ممولی می خوای بیمه کنی؟
نه نمی خوام، نه نمی خوام
 بیمه مال سوسولهاست
 کی مرده فکر فرداست؟
ممولی می خوای بورس بخری؟
نه نمی خوام، نه نمی خوام
 بورس هم مال پولدارهاست
 پولدار خر آمریکاست

ملت خوب بینوا
یواش می رفت تو کوچه ها
 مردم چرا یواش می رین؟
داریم می ریم کار داریم
 بچه داریم، بار داریم
ممولی می گفت: ملت خوب نازنین
سر در هوا، پا در زمین
به من چار سال سواری می دین؟
 نه که نمی دیم، نه که نمی دیم
چرا نمی دین؟
 واسه این که ما تمیزیم
 پیش همه عزیزیم
 اما تو چی؟
جوراب کثیف، کفش پاره، موی بلند، روی سیاه، ناخن دراز، واه واه واه

ممولی می خوای چی کار کنی؟
ممولی می گفت: می رم سفر
به این طرف، به اون طرف
به کابل و به بغداد، به توگو و ترینیداد
به شهربندرعباس، یه کم اون ور کاراکاس
با این همه کیا بیا، می رم به شهرگامبیا
اون جا همه سیاهن
حموم نرفته ماهن
عکس می گیرن تلق تلق
راه می برن، ترق ترق
همه جا منو نشون می دن
برای ممولی جون می دن

دانشجو داشت راه می رفت
 دانشجویی یا استاد؟
 دانشجوی فرانسه، توی بخش زبانم
 می آی با من بازی کنی؟
 نه جانم
 چرا نمی آی؟
 واسه این که من صبح تا شب، درس می خونم
 چیزهای خوب یاد می گیرم
 آخر می شم لیسانسه، شاید برم فرانسه
 اما تو چی؟
حرف های بد، کتکه رو زد، جوراب کثیف، کفش پاره، موی بلند، روی سیاه، ناخن دراز، واه واه واه

ممولی می گفت:
می خوام برم به تبریز
بدو بدو عرق ریز
اونجا سخنرانی کنم
به کدخدا یاری کنم
 اولدورم و بولدورم
 سیزه رئیس جمهورم
 پول ندارم، وام نمی دم
 نون ندارم، شام نمی دم
 نه رقص داریم نه شادی
 نه حق و نه آزادی
 نه تخم مرغ شونه ای
 گوجه فرنگی دونه ای
 به جاش خرمای بسته ای
 فقط انرژی هسته ای

در وا شد و بیست تا زن
تو خیابون راه رفتن
شعار دادن، داد زدن
یه چیزی رو فریاد زدن
ممولی اومد پیش زن ها
 خواهر می آی شعار بدی؟
 شعار با هوار بدی؟
 باید بگی به ما راست
- انرژی هسته ای حق مسلم ماست
خانومه گفت: نه نمی گم، نه نمی گم
 چرا نمی گی؟
خانومه گفت: تو رو به خدا
تو رو به علی، تو رو به امام اولی
برو خونه تون، بیت ولی
دختر ریزه میزه
ببین چقدر تمیزه
اما تو چی؟
وعده باد، مفت و زیاد، حرف های بد، کتکه رو زد، جوراب کثیف، کفش پاره، موی بلند، روی سیاه، ناخن دراز، واه واه واه

 

ممولی با آه و فس فس
اومد رسید به مجلس
 آهای آقای حداد
 خدا تو رو به من داد
 آهای رئیس و سرور
 تو ای مرد باهنر


 می آین با من بازی کنین؟
 نه که نمی آیم
 چرا نمی آین؟
 چون که می خوایم وکیل بشیم
 رئیس دسته بیل بشیم
 من و حداد و عماد و عموم
هفته ای دو بار می ریم حموم
اما توچی؟
افروغه گفت: نگاش کنین
موضع زور، هاله نور، وعده باد، مفت و زیاد، حرف های بد، کتکه رو زد، جوراب کثیف، کفش پاره، موی بلند، روی سیاه، ناخن دراز، واه واه واه

ممولی اومد تو پاستور
محافظاش با موتور
الهام رسید بهش گفت:


ممولی می خوای بریم حموم؟
نه نمی خوام، نه نمی خوام
می خوای خودتو اصلاح کنی؟
نه نمی خوام، نه نمی خوام
چرا نمی خوای؟
 چون که می خوام با ایرباس
 زودی برم کاراکاس
 با داداشم چاوز جون!


 می خوایم بریم ارادون
 می خوایم بشیم قهرمان
 گور بابای دیگران

بالا رفتیم، ماست بود
قصه ما راست بود.

شعر از جناب نبوی.

نظرات 22 + ارسال نظر
محمد S دوشنبه 26 فروردین 1387 ساعت 07:24 ب.ظ

خیییییییییییییییییییلی خوب بود ،‌واقعا آفرین داره پسر خوب

امیر آقا دوشنبه 26 فروردین 1387 ساعت 09:56 ب.ظ

آقای نوری جاوید خطرناک شدی؟
سالمی انشا الله
خدا بد نده قربان
برای رهایی از عذاب وجدان تقلب تو انتخابات اینها رو نوشتی؟
عزراییلو دیدی یاد اون دنیا افتادی

سمیر دوشنبه 26 فروردین 1387 ساعت 10:54 ب.ظ http://www.daftareeshghnevis.blogsky.com/

عشق یعنی تا ابد فریاد او
عشق یعنی یک دل بی چشم ورو
هر چه داری در دلت بهر نگار
بی تفاوت به همه دنیا بگو
......................................
دفتر عشق نویس دفتر عشق منه
هرچی که تو دلمه داره فریاد میزنه
دفتر عشق نویس دفتر خاطره هاس
پایتخت کشور واژه های بی صداس
دفتر عشق نویس وعده گاه تو و من
یه جای خوب و قشنگ واسه دیونه شدن
یا حق

سمیر دوشنبه 26 فروردین 1387 ساعت 11:30 ب.ظ http://www.daftareeshghnevis.blogsky.com/

مجددا سلام جاوید جان
لینک شما تو دفتر من ثبت شد
یا حق

Leo سه‌شنبه 27 فروردین 1387 ساعت 12:24 ق.ظ

شما خودت سانسورش کن!

زبل خان سه‌شنبه 27 فروردین 1387 ساعت 01:37 ق.ظ http://zoo-zoo.blogfa.com

از zoo ما دیدن کنید.

ناصر سه‌شنبه 27 فروردین 1387 ساعت 02:29 ق.ظ http://nasser87.blogfa.com

بسیار حال نمودیم

MaDCraB چهارشنبه 28 فروردین 1387 ساعت 11:23 ب.ظ

آقای نوری جاوید نیستی حاجی
دلمان تنگ شده
آقا من می خوام عکسه رعد برقیتو بندازم تو وبلاگ
مخالفی بگو
شعر کامنت وبلاگ ناصرم خودت گفتی؟ قشنگ بود

علی پنج‌شنبه 29 فروردین 1387 ساعت 11:39 ق.ظ http://paknevis.blogsky.com

عکس سومی خیلی قشنگ بود.(ice age)

مبارز جوان پنج‌شنبه 29 فروردین 1387 ساعت 12:16 ب.ظ http://mobarezineljavan.blogsky.com

منافق کوردل!
باز هم به نقطه کور زدین.
تو و امثال تو فکر کردین با اینجور اراجیف و توهین و تحقیر میتونید خادم این مملکت رو از ادامه مبارزاتش علیه
مفسدین اقتصادی و مافیای خونخوار نفتی دلسرد کنید. اما کور خوندید. همونطور که دکتر احمدی نژاد دیروز تو سخنرانیشون در قم فرمودند تا آخرین قطره خون پای مبارزه با مفاسد اقتصادی ایستادن.
همین شماها سران زر و زورو تزویر هستین که از طریق تزریق پولهای کلان به جامعه باعث ایجاد توهم موهومی ٢٣ درصدی شدین و دارین کمر مردمو میشکونین...

مبارز جوان پنج‌شنبه 29 فروردین 1387 ساعت 12:40 ب.ظ

واقعا لیاقت تو و امثال توست که وطن فروشی مثل بهزاد نبوی معلوم الحال الگوی شما باشه.
کسی که با اون تحسن مضحکش مجلس ششم رو به گند کشید...
میدونم که نظراتمو پاک میکنی ، ولی بدون مردم دیگه فریب تو و اون اصلاح طلبهای برنداز رو نمیخورن و همونطوری که در انتخابات پرشور مجلس هشتم نشون دادن هنوز ...
در ضمن اون فردی که تو همین بخش نظرات شایبه تقلب در انتخابات رو مطرح کرده منتظر عواقب سختی باشه. همین بس که بهش بگم فهمیدم که دانشجوی دانشگاه تهرانه و فامیلیش آقایی.

مسلم پنج‌شنبه 29 فروردین 1387 ساعت 03:15 ب.ظ

پدر پدر سوختتو در میارم...

حامد جمعه 30 فروردین 1387 ساعت 01:14 ق.ظ

اون بالا دوروبر نور چراغ هیچی نمیبینم که!
پس چه عکسی گذاشتی؟

mosafere ghazvini شنبه 31 فروردین 1387 ساعت 03:39 ب.ظ

khoda az sare taghsiratet nagzare VATAN FOROOSHE CHESHM SEFID

سرهنگ علیفر یکشنبه 1 اردیبهشت 1387 ساعت 06:08 ب.ظ

از آقای مسافر قزوینی دعوت میکنم بر بیان پاره ای از توضیحات به قرارگاه مراجعه فرمایند!

علی دوشنبه 2 اردیبهشت 1387 ساعت 09:35 ق.ظ http://paknevis.blogsky.com

آقای مبارز جوان گفته:
همین شماها سران زر و زورو تزویر هستین که ...
داداش حالا ما باید از غریبه بشنویم زر و زور وتزویرو دادن به تو!
این پیروزی غرور آفرین را تبریک عرض نموده
ان شاء الله در سایه عنایات شما همچنان باشیم.
بالاخره سفره ای پهنه و...
بدرود

مهدی نام آور دوشنبه 2 اردیبهشت 1387 ساعت 06:33 ب.ظ

سلام

نگار پنج‌شنبه 25 مهر 1387 ساعت 08:56 ق.ظ http://ghoghnoosesookhte.blogfa.com

:))))))))))))))

مسلم پنج‌شنبه 3 دی 1388 ساعت 12:57 ب.ظ

مرگ بر دیکتاتور چه تریاکی چه مفتخور چه دروغگو چه دکتر
منتظری زنده است دکتاتور بازنده است
این ماه ماه خون است دیکتاتور سرنگون است
از سکوت سبزها میترسید از فریادشان سرنگون خواهید شد

DaNi جمعه 28 خرداد 1389 ساعت 10:04 ق.ظ http://leader.mee.ir

واقعا قلم خوبی داشته...

زیبا سروده بود...

ولی در همین حد شوخی...

چون دکتر واقعا برای ملت داره زحمت میکشه و نامردیه بخوایم کارهایی که میکنه رو ببریم زیر سوال.

اتیش سه‌شنبه 1 تیر 1389 ساعت 01:46 ب.ظ

موسوی غصه نخور توام یه روز دکتر می شی!

کونت که پاره شد میفهمی دوشنبه 8 آبان 1391 ساعت 01:25 ق.ظ

وقتی چوب تو کونت کردنند میفهمی انگولک سیاسی یعنی چی.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد