رمز زندگی
سر مکنون زندگی در چیست ؟
در نهاد شگفت(( ماده ی سرد)) ؟
در دل گرم (( روح )) پر غوغا ؟
زین دو گفته اند زندگی بر جاست !
ماده پست است ولی روح از خداست
رازهای نهفته ی هستی
بندها بسته بر تلاش خرد
رمزهایی شگفت و پیچیده
دست و پا گیر عشق گشته و نیست
هیچ راهی به غیر حیرت و جهل
سر مکنون زندگی در چیست ؟
در حیات دو روزه ی دنیا ؟
جست و خیزی به سوی عالم شک؟
گفتگویی برای پوچی و هیچ ؟؟
در امید حیات آینده ؟
در بهشتی که کاش می آمد ؟
در قیامت که خود معماییست ؟
سر مکنون زندگی در چیست ؟
ره گشایی به سوی رمز حیات ؟
آخر این رمز جز تحیر نیست!!!!
زندگی چیست ؟
جنب و جوشی ضعیف و بی معنی ؟
کوششی در مسیر راه عدم ؟
جست و خیزی به سوی عالم شک ؟
دست و پایی زدن به بحر امید ؟
غرق گشتن به نا امیدیها ؟
هان مبادا که چنین اندیشی ؟
که جهان صحنه ایست بی معنی !
خلقت حق عنایت و فیض است
هر چه از دوست رسد نیکوست .
باباااااااااااااااااااا
شعر قشنگیه
ولی دو خط آخرش...!
نمی دونم چرا همیشه با این (عنایت و فیض و ...)مشکل داشتم!
قرار نیست با همه چی راحت کنار بیایم ! مگه نه ؟